داستان طنز
 
یک دنیای قرو و قاطی
اینجا همه چی درهمه
 
 
پنج شنبه 7 آذر 1392برچسب:, :: 22:36 ::  نويسنده : نخودی

 

داستان خنده دار -20 سال پیش

زن نصف شب از خواب بیدار شد و دید که شوهرش در رختخواب نیست و به دنبال او گشت.

شوهرش را در حالی که توی آشپزخانه نشسته بود و به دیوار زل زده بود و در فکری عمیق فرو رفته بود و

اشک‌هایش را پاک می‌‌کرد و فنجانی قهوه‌ می‌‌نوشید پیدا کرد …

 

در حالی‌ که داخل آشپزخانه می‌‌شد پرسید: چی‌ شده عزیزم که این موقع شب اینجا نشستی؟!

شوهرش نگاهش را از دیوار برداشت و گفت:

هیچی‌ فقط اون وقتها رو به یاد میارم، ۲۰ سال پیش که تازه همدیگرو ملاقات کرده بودیم. یادته ؟!

زن که حسابی‌ تحت تاثیر قرار گرفته بود، چشم‌هایش پر از اشک شد و گفت:

آره یادمه.شوهرش ادامه داد: یادته پدرت که فکر می‌کردیم مسافرته ما رو توی اتاقت غافلگیر کرد؟!

زن در حالی‌ که روی صندلی‌ کنار شوهرش می‌نشست گفت: آره یادمه، انگار دیروز بود!

مرد بغضش را قورت داد و ادامه داد: یادته پدرت تفنگ رو به سمت من نشونه گرفت و گفت:

یا با دختر من ازدواج می‌کنی‌ یا ۲۰ سال می‌‌فرستمت زندان آب خنک بخوری؟!

زن گفت : آره عزیزم اون هم یادمه و یک ساعت بعدش که رفتیم محضر و…!

مرد نتوانست جلوی گریه‌اش را بگیرد و گفت: اگه رفته بودم زندان امروز آزاد می‌شدم !!!

By: تكدونه پسر

سایت تفریحی سرگرمی

 






نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید اینجا جایی است برای دخترا هرچی می خواین بهم بگین تا براتون بگذارم از نمونه سوال دبستان گرفته تا دانلود فیلم پس تعارفو بزارین کنار
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
اگر می خواین با  دنیای عـکس و کارتون دخترانه تبادل لینک کنید اول باید وبلاگ مارا در وبلاگ خودتون ثبت کنید بعد مشخصات زیر را ژر کنیدf-z-79.LXB.ir

 

 





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 31
بازدید دیروز : 90
بازدید هفته : 125
بازدید ماه : 121
بازدید کل : 212540
تعداد مطالب : 110
تعداد نظرات : 52
تعداد آنلاین : 1



کد هدایت به بالا